اجتماعی-اموزشی سوگلی |
|||
بنام خالق آسمانها وزمین سوگلی عزیزم: همچون گذشته سلامی گرم برگرفته ازگرمای تابستان وسبدی پرازگل به وسعت عالم نثارتونازنینم. باصفایم پیغامت راخواندم گرچه باصفابود وبوی محبت ازآن می تراوید امابدان غمی بزرگتراز جدایی برمن کارسازنیست آنهم که گل سرسبد من ولیلاازجدایی شعربسراید. گلم نوشته ای: درون قلب من نقش توپیداست لبانت مثل گل خوشرنگ وزیباست مخورغصه اگرازهم جداییم که بی مهری همیشه کاردنیاست. اما سوگلیم: هنوزهم میای بخوابم درشبهای پرستاره هنوزهم آرزو دارم برگردی دوباره. تمنی میکنم برگرد: می رسدروزی که بی من روزهاراسرکنی می رسدروزی که مرگ عشق راباورکنی می رسدروزی که تنهادرکنارعکس من نامه های کهنه ام راموبه موازبرکنی درخواست لیلایمان. روی هرسینه سری تکیه کندوقت وداع سرمن وقت وداع تکیه کندبه دیوار. دوستان عزیز وگرامی چنانچه نقدی،نصیحتی،راهکارسازنده ای نسبت به مواردواتفاق فوق دارند ازمحبت خود مارابی نصیب نگذارند. نظر سازنده برای عموم آزاداست چه بسا نظروارشادسازنده ای قفل جدایی رابشکندوآنرا برای همیشه به زباله دان تاریخ روانه سازد. درپایان: سوگلم تمنایم راجدی بگیروسروده شیره وجودمان لیلارادرخلوت باخودت زمزمه کن. یاعلی نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() ![]() نويسندگان |
|||
![]() |